جنگجو بی جنگ موند

حالا درد بی حسی سوختن

در آتش تاریک عشق

دنیایی از سکوت جنگ بود

جنگجو بی جنگ در جنگ بود

………

وقتی سوختی و محترم

برای پاکیش در عبادت بودی

………..

نشستن با معشوق آنجا بود

چه سخته راه جنگجو جدا نبود

……….

چرا عاشق خونه نبود

چرا معشوق خونه نبود

چرا خونه جایی نبود

…………

بیا بغلم کوچولوی روشن من

جنگجو به دور او در گردش

هسته معشوق درونش

جنگجو در جنگ نبود جنگجو عاشق بود

 

Rami ray